شعر در مورد دژكرد

بسم الله الرحمن الرحيم

اقليد نيوز:

اقليد شعر:

اين شعر ها از وبلاگ ماسوله فارس،تقديم به همه مردم با صفای دژکرد

 

شعر کوچه،شعر از اکبر رئیسیان

در تو ای کوچه که روزی راه رفت
کودکی هایی که نا آگاه رفت

**
دست تقدیری بزن بر دوش ما
زنگ تفریحی بزن در گوش ما

**
روزها را یک به یک تبدیل کن
شنبه ها را یکسره تعطیل کن

**
شنبه تنها منت کیف است به دوش
ایستگاه مدرسه دیگر بکوش

**
فعل “آمد” روزهایش صرف شد
چهره پیر زمین پر برف شد

**
ای زمستان قدیمی کوچ کن
دست بازیهای ما را پوچ کن

**
شهر من ای گرگ باران دیده ام
مقدم یادت همه بر دیده ام

**
گرمی روزت چنان خونگرم شد
سختی یخ داغ آب شرم شد

**
یاد یخهای سمج در کوچه ها
لاته دست گل آلوچه ها

**
سبزی کوهت همه جاشیر شد
سینه گرمت همه پر شیر شد

**
زندگی یعنی تب آش و حلیم
با متیل داغ مردان قدیم

**
شهر من بیخود نشستی منتظر
بچه هایت رفته اند در ماه مهر

**
کوچه هایت سربه سر پیچیده اند
شکل پائیز درخت میوه اند

**
تا دوباره سیبهایش گل کند
پس زمستان کوچه ها را شُِل کند

**
تازه گردد زخم گِل های زمین
زیر پای بچه هایی نازنین

**
شهر من ای گرگ باران دیده ام
مقدم یادت همه بر یده ام

شعر از عزت الله عابدی، برگرفته از کتاب “مانده تا برف زمین آب شود-اكبر رئيسيان”

آری این سرزمین یخبندان

موجب وجد و افتخار من است

**

جای جای کنار و گوشه آن

یادگاری ز روزگار من است

**

چه رئیسان چه چرکس و شرفی

چه کسانی که تیره ای خردند

**

بوگر و باصری و جدول نو

همه با هم نماد دژکردند


+ارسال مطلب یا عکس در مورد این موضوع

اقلید جان

سلام،مدیریت فنی سایت.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *